نام کتاب: Earth Abides
نویسنده: George Stewart
زبان: انگلیسی
تعداد صفحات: 305 صفحه
فرمت: PDF
حجم: 681 کیلوبایت
زمان: 1940 میلادی
مکان: ایالات متحده آمریکا (ایالت کالیفرنیا)
در پی حادثهای وحشتناک، بر اثر یک بیماری ناشناخته و مسری (که علائم آن همچون بیماریِ ویروسیِ “سرخک” به نظر می رسد)، میلیونها انسان در سراسر کره زمین نابود میشوند. تا آن جا که عده بسیار کمی باقی میمانند. یکی از آنان به نام “ایش”، دانشمند زیست شناسی است که در روز واقعه به کوهستان رفته، از این رو، جان به سلامت درمیبرد. او پس از جست و جوی بسیار زنی تنها را مییابد و با او ازدواج میکند. آنها صاحب فرزندانی میشوند و اندک اندک افراد دیگری به جمع آنها افزوده میشود؛ اما پس از گذشت سالها از این واقعه به تدریج انسانها از مدنیت دور شده و به همان دوران انسان نخستین باز میگردند و به دور از اضطراب و دغدغه زندگی بدوی را دردل طبیعت از سر میگیرند …
در صورت شایع شدن یک مریضی ناشناخته از چند میلیارد جمعیت زمین بیش از چند صد نفری زنده نخواهند ماند. هواپیماهای سریع السیر میکروب بیماری را در عرض چند روز در سراسر کره زمین پراکنده می سازند و میلیونها انسان را به کام مرگ می کشانند. شاید بعضی حیوانات پرندگان حشرات و گیاهان به زندگی خود ادامه دهند و از مزاحمت انسان و مشکلاتی که برای حیات آنان ایجاد کرده رهایی یابند. اما در این حال زندگی آنان چگونه خواهد بود؟
کتاب واپسین روزها نوشته جورج استوارت داستانی در ژانرِ علمی-تخیلی و گمانه زن و در زیرسبکِ آخرالزمانی وپادآرمانی (مدینه فاسده) که سقوط تمدن بر اثر یک بیماری ناشناخته و تولد دوباره آن را روایت می کند. حوادث کتاب در دهه 1940 و در ایالت کالیفرنیا آمریکا واقع می شوند.
• کتاب واپسین روزها ترجمه ای است از کتاب Earth Abides (به فارسی: زمین ایستادگی می کند) نوشتهجورج استوارت که نخستین بار سال 1949 توسط انتشارات معروف Random House در آمریکا منتشر شد.
کتاب: واپسین روزها
کلمات کلیدی:
رزیتا نعمتی
کلمات کلیدی:
نویسنده: والتر دین مایرز
مترجم: مهرداد مهدویان
مجموعه: رمان نوجوان
انتشارات: افق
سال نشر: 1384
زبان: فارسی
تعداد صفحات: 216 صفحه
فرمت: PDF
حجم: 2?47 مگابایت
زمان: 1964 میلادی
مکان: آمریکا (ایالت نیویورک: شهر نیویورک – ایالت ایلینوی: شهر شیکاگو – ایالت آرکانزاس: شهر ماریون)
“جیمی لیتل” پسرِ سیاه پوستِ چهارده ساله ای است که در شهر نیویورک زندگی می کند و از کودکی پدرش را ندیده است. روزی پدر که با اتهامی بی اساس و در واقع به جرم سیاهیِ پوست به زندان افتاده است، از آنجا می گریزد. آیا پدر و پسر موفق می شوند مجرمان اصلی را به دام بیندازند؟ آیا پلیس پدر جیمی را دوباره دستگیر خواهد کرد؟ …
جایی در تاریکی رمانی رئالیستی نوشته والتر دین مایرز نویسنده آمریکایی-آفریقایی است.این رمان داستان زندگی پسرِ سیاه پوستِ چهارده ساله ای به نام جیمی است که پدرِ متهم و از زندان گریخته اش در جستجویی برای هویت، خانواده و حقیقت، از شهر نیویورک تا زادگاهش ماریون او را با خود همراه می سازد. داستان کتاب از زبان سوم شخص روایت شده و دیدگاه جیمی را از زمانی که از پدرش (علیرغم اینکه رابطه ای نزدیک با او داشته باشد) متنفر است تا زمانی که با او همراه شده، کم کم او را بهتر درک می کند و نهایتا به او وابسته می شود، روایت می کند.
این رمان که تراژدی زندگی رنگین پوستان در آمریکا را با قدرت و به شیوه ای جذاب روایت می کند، ظرف دو سال سه جایزه ارزشمند را دریافت کرده است:
• کتاب تقدیری نیوبری در سال 1993
• برنده جایزه اسکات کینگ در سال 1993
• برنده جایزه گلاب هورن در سال 1992
جیمی لیتل پسرِ سیاه پوستِ چهارده ساله ای است که به همراه سرپرست قانونیش که او را ماماجین صدا می زند در آپارتمانی در شهر نیویورک زندگی می کند. مادرِ جیمی مرده است و پدرش نیز به جرم دزدی و قتل به زندان افتاده است و 9 سال است که جیمی او را ندیده است.
یک روز وقتی جیمی از مدرسه برمی گردد، جیمی به جای ماماجیم مردی به نام کِرَب را در خانه می بیند که ادعا می کند پدرش است. وقتی ماماجیم به خانه می آید، کِرَب به او می گوید که از زندان آزاد شده است و ماماجیم از این موضوع خوشحال می شود، اما وقتی می فهمد که کِرَب برای اثبات بی گناهی اش قرار است جیمی را برای مسافرت با خود به ماریون (شهر زادگاهش) ببرد، بسیار ناراحت می شود. بااینحال برای اینکه کِرَب را ناامید نکند، به او اجازه می دهد جیمی را با خود ببرد. ماماجیم مقداری پول به جیمی می دهد و به او می گوید که هر وقت خواست می تواند زنگ بزند.
کِرَب که در روزهای پایانیِ عمر خود قرار دارد، نومیدانه در جستجوی چیزی است که در طول زندگی اش از دست داده بود: “یک رابطه نزدیک و صمیمانه با پسرش.” او همچنین در تلاش بود تا در این روزهای پایانی با مبرا ساختن خود از اتهامی که به خاطرش زندانی شده بود (سرقت مسلحانه و قتل)، احترام خود را بعنوان یک پدر برای جیمی زنده کند، پدری که جیمی در طول زندگی اش از بردن نامش هم خجالت می کشید. از نظر کِرَب، رسیدن به این دو هدف با بردن جیمی به یک مسافرت همراه خود از نیویورک به شیکاگو و از آنجا به شهر زادگاهش ماریون، میسر بود؛ جایی که رایدِل دِپیوس، مردی که احتمالا آن جنایت را مرتکب شده بود، می توانست حقیقت را به جیمی بگوید.
جیمی و کِرَب از نیویورک، ایالت به ایالت شروع به مسافرت می کنند. در طول مسیر، جیمی می فهمد که پدرش از زندان فرار کرده است و به همین خاطر تصمیم می گیرد به نیویورک بازگردد و به مسافرت با او ادامه ندهد، اما کِرَب پس از کمی استدلال و صحبت، او را راضی می کند که به مسافرت ادامه دهد. در ادامه سفر جیمی چیزهای زیادی را راجع به خودش و پدرش می فهمد.
پس از رسیدن به ماریون، کِرَب جیمی را به ملاقات دوستانش که قبل از به زندان افتادن در آنجا داشت، می برد. بعضی از آنها، آدمهای خوبی بودند که جیمی به راحتی با آنها کنار می آمد اما بعضی هایشان هم اراذل و اوباشی بودند که جیمی طاقت تحمل آنها را نداشت.
رایدِل، مردی که یکبار با سکوتش باعث خیانت به کِرَب و زندانی شدن او شده بود، اینبار هم با زنگ زدن به پلیس، باعث لو رفتن او می شود. کرب در ابتدا قصد فرار دارد، اما نهایتا تسلیم می شود و به خاطر وخیم شدن حالش به بیمارستان انتقال داده می شود.
در پایان رمان، کِرَب براثرِ نارسایی کلیه می میرد. مرگ او روی جیمی که در طی این سفر بسیار به او وابسته شده بود، اثر بدی می گذارد و او مجبور می شود ناراحت و غمگین با استفاده از پولی که ماماجیم به او داده بود به نیویورک بازگردد.
• کتاب جایی در تاریکی ترجمه ای است از Somewhere in the Darkness (به فارسی: جایی در تاریکی) نوشته والتر دین مایرز که نخستین بار در سال 1992 توسط انتشارات Scholastic در آمریکا منتشر شد.
کتاب: جایی در تاریکی
کلمات کلیدی:
نفیسه سادات موسوی
کلمات کلیدی: